تراوشات ذهنی من

دردودل عاشقانه شکایت بهانه تردید زندگی جوونی دانشگاه

تراوشات ذهنی من

دردودل عاشقانه شکایت بهانه تردید زندگی جوونی دانشگاه

نه راه پس نه راه پیش

امروز از صبح اسمون سفید و خاکستریه.کمی برفم بارید.دستم به هیچ کاری نمیره.حتی راحت نمیتونم بخوابم.مث اونایی شدم که نه راه پس دارن نه راه پیش.مث اون زنایی که شوهر بیخیال و کله شقش قراره فردا طلاقش بده و زن بدبخت دلش اشوبه,نه اینکه دلش با شوهره باشه فقط روی برگشتن به خونه ی کوچیک و شلوغ پدری رو نداره.مث اون پسرایی که نه کاری دارن ,نه سربازی , نه پشتوانه ای و حالا باد عاشقی زده سرشون و میخوان با اسب سفید برن در خونه ی شازده خانوم

دلم به اندازه ی همه دنیا گرفته ,به وسعت جنگ جهانی دوم اشوبه و به اندازه ی شبای سخت امتحانات دبستان میترسه.

نظرات 1 + ارسال نظر
صادق جمعه 10 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.gselectronic.ir

با سلام به شما دوست عزیز و تبریک به خاطر وبلاک زیبایی که دارید اگر مایل به تبادل لینک هستید مارو با عنوان انجمن برق دانشگاه آزاد خرم آباد لینک کرده و به ما خبر دهید
www.gselectronic.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد